تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست
تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست
تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه كردم...
تنهايي را دوست دارم زيرا خدا هم تنهاست
تنهايي را دوست دارم زيرا در كلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست
و انتظار كشيدنم را پنهان خواهم كرد
انگيزه اي براي آمدن ندارم
تكراري شده است حتي اين دفترچه تنهايي من
عاشق كه ميشوي گاهي نا آرام ميشوي
گاهي حسود/گاهي خودخواه/گاهي ديوانه/گاهي شاد/گاهي غمگين/گاهي خوشبخت ترين
يك روز به خودت مي آيي و ميبيني تنهايي
تنهاترين
هيچ كسي رو نداري
حتي براي درد و دل كردن / حرف زدن
تنها غم مي ماند كنارت و تنهايي و ...
من دلم ميخواهد ساعتي غرق درونم باشم!!!
عاري از همه عاطفه ها
تهي از موج و سراب
دورتر از رفقا
خالي از هر چه فراق!!!
من نه عاشق هستم
و نه محتاج نگاهي كه بلغزد بر من
من دلم تنگ خودم گشته و بس...